احساس پاك
my little world

دنیای کوچیک من

وقتي چيکه چيکه اشکات روي گونت مي ريزه…..

وقتي مي گردي اوني رو پيدا کني که مي خواي …

بعد يه لحظه خودتم گم مي کني وقتي مي خواي بخندي

اما اشک امانتو بريده .… وقتي مي خواي گريه کني

اما غرور بهت اجازه نمي ده .…اونوقته که تازه مي

فهمي بغضت داره داغونت مي کنه….. اونوقته که مي

فهمي کساني رو کم داري … اونوقته که مي فهمي هر

کسي رو رها کردن راحت نيست ….. آره خودتم اينو

خوب ميدوني که اگه صداقت رو قبول نکني خدا بهت

پشت مي کنه…… وقتي نمي دوني براي آروم شدنت

بايد چيکار کني ….. وقتي هنوز تو لحظه هات صداي

نفس هاي ؟ جاري ….. اون زمان که اشک از چشمات

حلقه حلقه پايين مياد ؛ اون زمان که دل اشک هم شکسته

؛ مثه دل تو !!! آروم که چشاتو ببندي ؟ مي بيني همون

گوشه ي متروکه ي ذهنت که رهام کردي به اميد خدا و

خودت راه افتادي تا به آسمون برسي …. خودت راه افتادي

تا سفر رو به پايان برسوني…. بدوون ؟ ...بدون پاهاي

؟.... اما بين سفر احساس کردي که يه چيزي کم داري …

برگشتي که ؟ با خودت ببري !!! ؛ حالا … حالا …

اون ديگه نيست … اون ديگه وجود نداره..

ديگه حرفي ندارم ….



نظرات شما عزیزان:

mahsa
ساعت15:04---22 فروردين 1391
سلام
از که به وبلاگم اومدی ممنون
اهنگ قشنگی هم گذاشتی!

قالبتم قشنگه


هانیه
ساعت20:02---28 اسفند 1390
شما دعوتین وبم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 16:17 توسط mostafa|



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت